آرشیو مرداد ماه 1401

اگر دستم رسد بردار منصور بي پروا ز خون خود اناالحق بر فراز دار بنويسم

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

انبوهی از کلام

۹ بازديد
انبوهی از کلام است  و دلتنگی این فاصله مه آلود خیس
سفر سوسن از این شهر خموش  و غفلت شرم آلود اشک
با هر سوز و سازی  ، با هر شعر  و صدای خیس  آبی
با هر ریزش قطرات بارانی ، با هر صدای قناری ، هر عبوری
با هر روا گشتن ظلمی
وقتی کلام ، تاب هوای تو کردن را ندارد
وقتی صدای پای تردید را، پشت پنجره به انتظار نشسته ای
حقیقت پریشانحالی ست
تردید کوته دستی من ،  خروارهای غصه تو
چه هوارها دارم برایت
سالهای بهار  و تکرار شب هایت  ، دیدار هر طلوع و هر شامت ...
انبوهی از کلام است
این فاصله خیس مه آلود